سه مرحله از فرآیند طراحی انسان محور عبارتند از الهام، ایده پردازی و اجرا.
فاز اول: الهام
اکنون زمان بازاریابی محصول خود فرا رسیده است. در نهایت، شما می خواهید خود را به جای مصرف کننده خود تصور کنید و سپس از این منظر برای آنها بازاریابی کنید: اگر من جای آنها بودم، چگونه می خواهم در مورد این محصول بیاموزم؟
بیایید از مثال HelloFresh خود استفاده کنیم تا این مرحله را واضح تر ببینیم. در فاز دو، ایدهسازی، قبلاً متوجه شدهاید که مردم برای خرید مواد غذایی وقت ندارند و وعدههای غذایی سالم میخواهند (این مرحله یک بود). در این مرحله، فهرست بلندبالایی از راه حل های بالقوه تهیه کرده اید، به عنوان مثال، «آموزش های یوتیوب برای ایجاد وعده های غذایی سالم؟ کتاب آشپزی بنویسید؟ برای اینکه کسی به خانه شما بیاید و برای شما آشپزی کند پول بدهید؟ برای یک کامیون برای تحویل غذای سالم به درب منزلتان بپردازید؟»
مسواک Colgate-Palmolive، Acti-Brush، در دهه 1990 نوآورانه بود، اما از آن زمان، مسواک های رقیب از Colgate در بازار پیشی گرفتند. Colgate-Palmolive یک شرکت مشاوره طراحی با تمرکز بر طراحی های انسان محور را برای ایجاد یک مدل مسواک جدید استخدام کرد.
منبع تصویر
برای درک طراحی انسان محور، بیایید با آنچه که نیست شروع کنیم.

از آنجایی که محصول شما حول محور مبارزات مصرف کننده شما می چرخد، می خواهید یک استراتژی بازاریابی موثر ایجاد کنید تا در مورد محصول خود به عنوان یک راه حل بلندمدت برای یک مبارزه واقعی، اخباری را منتشر کنید.
تیم Altitude به طور گسترده روی مخاطبان تحقیق کرد و سپس Motion، یک مسواک جدید، باریکتر و پرقدرت با سرهای نوسانی و گردن قوس دار را توسعه داد. کل محصول، از ویژگی های سطحی گرفته تا عملکرد، حول یک سوال مهم متمرکز شده است: آیا این نیازهای کاربر ما را برآورده می کند؟ در نهایت، Motion با موفقیت مشکل کاربر را حل کرد – نیاز به یک مسواک باریک که هنوز هم بتواند عملکرد را ارائه دهد – صنعت قبلاً به آن توجه نکرده بود.
منبع تصویر
Venmo نمونه دیگری از محصولی است که قبل از اینکه اکثر مردم متوجه شوند مشکلی حل شده است. من شخصاً تا زمانی که Venmo راه حلی ارائه نکرد، ندیدم مبادله پول چقدر دست و پا گیر است.
مرحله الهام نیاز به تحقیق واقعی روی زمین دارد. شما باید مستقیماً با مخاطبان هدف خود در ارتباط باشید تا بزرگترین مشکلات و نقاط دردناک آنها را درک کنید. این مهم است که در مورد مخاطب هدف خود تحقیق کنید. می خواهید بدانید: چه چیزی مصرف کننده شما را خوشحال می کند؟ چه چیزی آنها را ناامید می کند؟ اول صبح چه می کنند؟ چگونه محتوا را می بلعند؟ چه چیزی بیشتر وقت آنها را می گیرد؟
مانند بنیانگذاران HelloFresh، تیم شما باید آینده ای را تصور کند که هنوز وجود ندارد. اکنون که می دانید مصرف کننده شما با چه مشکلاتی مواجه است، چه راه حل هایی می تواند به آنها کمک کند تا بهتر، شادتر و سازنده تر شوند؟
تصور کنید در یک شرکت طراحی بازی کار میکنید، و یک روز رئیستان نزد شما میآید و میگوید: «نوجوانان این روزها – باید گوشیهایشان را کنار بگذارند. بیایید یک بازی تخته جدول کلمات متقاطع برای نوجوانان طراحی کنیم — آنها از فرصت آفلاین شدن استقبال می کنند.
منبع تصویر
احساس الهام گرفتن؟
بنابراین شما یک نمونه اولیه از محصول خود را ایجاد و آزمایش کرده اید، بازخورد جمع آوری کرده اید و به نظر می رسد آماده انتشار برای مخاطبان گسترده تر هستید.
اکنون، بیایید به یک نمونه واقعی از طراحی انسان محور نگاه کنیم: جعبه های اشتراک غذا.
مرحله ایده پردازی، جلسه طوفان فکری شما به نام «فکر بد نیست». این کار به شما و همکارانتان نیاز دارد که یک لیست طولانی را ایجاد و اصلاح کنید. ایده های خوب را بگیرید و آنها را بهتر کنید. آنها را اصلاح و اصلاح کنید. تمام راههای مختلفی را تصور کنید که میتوانید مشکل یک مشتری، بزرگ و کوچک را حل کنید.
اگر هنوز مطمئن نیستید که کدام جهت را انتخاب کنید، برای ایده های بیشتر، 19 ابزار و منابع برای انجام تحقیقات بازار را بررسی کنید.
وقتی مطمئن هستید که یک ایده واقعی و انسان محور برای رفع نیازهای مشتری دارید، باید تصور کنید که چگونه یک محصول می تواند آن راه حل را حل کند.
Spotify با همدلی با تلاش کاربران خود برای پرداخت هزینه موسیقی از منابع متفاوت موفق شد و راه حلی را ایجاد کرد که همه ما می توانستیم از آن استقبال کنیم. به لطف Spotify، کاربران می توانند با یک هزینه ماهانه تمام آهنگ های خود را در یک مکان دریافت کنند. من حاضرم برای این نوع خدمات مناسب، سفارشی و مفید هزینه بیشتری بپردازم.

3. فیت بیت
در طی آن مبادله پول، آنها فکر کردند: «چرا این هنوز بهترین راه برای مبادله پول است؟ چرا ما نمیتوانیم این کار را روی تلفنهایمان انجام دهیم؟»
بر خلاف رئیس شما در مثال اول، بنیانگذاران HelloFresh ایده ای غیرمرتبط با نیازهای واقعی مصرف کننده ایجاد نکردند. در عوض، آنها متوجه مبارزهای شدند که یک نفر با آن روبرو بود و سپس برای ابداع راهحل تلاش کردند. به این ترتیب، می توان بحث کرد که طراحی انسان محور رویکرد ایمن تر و قابل اعتمادتر برای حل مسئله است.
اکنون که اهمیت طراحی انسان محور را پوشش دادیم، بیایید به مراحل مختلف فرآیند طراحی انسان محور بپردازیم و به چند نمونه نگاه کنیم تا از اجرای استراتژی برای خود اطمینان داشته باشید.
فرآیند طراحی انسان محور
اگر با نظرسنجی ها احساس راحتی نمی کنید، می توانید یک گروه متمرکز را تسهیل کنید.
قبل از ردیاب های تناسب اندام مفید، ما باید تخمین بزنیم که در یک روز چه مقدار کالری سوزانده ایم و انگیزه ذاتی برای فعالیت بیشتر را بیابیم (که همانطور که همه می دانیم منبع غیرقابل اعتمادی است).
1. مسواک کلگیت
طراحی انسان محور یک روش حل مسئله است که از شما میخواهد هنگام رسیدگی به یک موضوع، نیازهای مصرف کننده خود را در اولویت قرار دهید. برای استفاده از طراحی انسان محور برای فرآیند خلاقیت خود، باید مصرف کننده خود را عمیقا بشناسید، با مشکل واقعی که با آن مواجه است همدلی کنید و راه حل هایی را که آنها پذیرفته اند ارائه دهید. طراحی انسان محور یعنی ایجاد محصولاتی برای حل مشکلات مصرف کننده و کمک به آنها برای زندگی بهتر و آسان تر.