سیستم بازاریابی: چیست، چگونه کار می کند و چرا کسب و کار شما به آن نیاز دارد


مصنوعی (AI) در بازاریابی و تجارت: چه نوآوری هایی به همراه داشته است؟

حتی قبل از همه‌گیری کووید-19، بازاریابان با حجم زیادی از داده‌ها، افزایش انتظارات مشتریان و رقابت شدید کار می‌کردند. اما این بیماری همه گیر با کارآمدتر کردن فناوری دیجیتال و در نتیجه کمتر احتمال اشتباه را افزایش داده است. الان چندین سال است که خدمات دیجیتال مارکتینگ به طور کامل هوش مصنوعی را در خدمات خود تمرین کرده اند.

خدمات دیجیتال مارکتینگ

هوش مصنوعی در بخش مالی

در حوزه مالی، هوش مصنوعی وارد کار بانک ها می شود. موسسات مالی از چت بات هایی استفاده می کنند که سرعت و کیفیت خدمات را افزایش می دهند.

هوش مصنوعی برای شهرهای هوشمند

فناوری‌های هوش مصنوعی به شهرها برای زندگی راحت‌تر کمک می‌کنند. هوش مصنوعی عملکرد خدمات شهری را بهبود می‌بخشد، امکان واکنش سریع‌تر به حوادث جاده‌ای و شرایط اضطراری را فراهم می‌کند و به تعیین خرابی ساختمان‌ها کمک می‌کند.

هنگام کار با مخاطبی متشکل از میلیون‌ها نفر، درک اینکه کدام عمل بیشترین تأثیر را بر روی یک خریدار دارد، بسیار دشوار است. مشتریان در مراحل مختلف فرآیند خرید هستند. بازاریابان به راهی برای خودکارسازی فرآیند تصمیم گیری بدون به خطر انداختن رویکرد فردی هر مصرف کننده نیاز دارند.

بهینه سازی فرآیند یکی از راه های حرکت با سرعت فناوری دیجیتال است. اما در مورد بهینه سازی تفکر چطور؟ چرا ما سیستم گزارش‌دهی را به یک سرویس تحلیلی تبدیل نمی‌کنیم، و جایی که تمام اطلاعاتی که یک بازاریاب برای تجزیه و تحلیل کمپین‌ها و تصمیم‌گیری نیاز دارد، وجود داشته باشد؟

تحول دیجیتال نوعی نقطه عطف برای هر شرکتی است و CMOها می‌توانند و باید یکی از تسهیل‌کننده‌های اصلی در این فرآیند باشند. به هر حال، با کمک هوش مصنوعی، بازاریابان مشتریان خود را می شنوند و بهتر درک می کنند.

در اینجا سه ​​نکته کلیدی وجود دارد که به شما در بهبود تجربه مشتری کمک می کند:

با تعیین اهداف و مقاصد شروع کنید. مقیاس کاری که کار می کند.

اهداف و اهدافی را که باید به آن دست یابید مشخص کنید. آیا باید مشتریان خود را بهتر بشناسید، فرآیندهای پیچیده را خودکار کنید یا زمان تیم را بهینه کنید؟ اولویت بندی کنید و سپس از یک استراتژی برنامه ریزی پشت سر استفاده کنید که از هدف نهایی به موقعیت فعلی برمی گردد.
وضعیت فعلی را تعیین کنید. ارزیابی کنید که چه چیزی موثر است و چه چیزی باید تغییر کند. اگر نمی دانید از کجا شروع کنید، یک شریک تجاری پیدا کنید که به شما نشان دهد چگونه هوش مصنوعی را پیاده سازی کنید.
گردش کار هوشمند ایجاد کنید. با تعیین اولویت‌ها و خطوط پایه مشخص، امکان ادغام هوش مصنوعی در فرآیندها برای بهبود بهره‌وری و بهره‌وری وجود خواهد داشت.

کیفیت داده ها را حفظ کنید.

فرآیند را شفاف کنید. برای اینکه یک تیم برای خودکارسازی تصمیمات به هوش مصنوعی تکیه کند، باید به این فناوری اعتماد کند. درک اینکه مدل ها چگونه آموزش می بینند و از چه مجموعه داده هایی استفاده می کنند، یک عنصر کلیدی در ایجاد اعتماد است.
کیفیت ورودی را بررسی کنید. برای اینکه هوش مصنوعی به درستی کار کند، باید روی کیفیت داده ها سرمایه گذاری کنید. آیا مجموعه داده ها شامل و بی طرف هستند؟ آیا مدل ها قابل توضیح هستند؟
دید 360 درجه مشتری را حفظ کنید. اطمینان حاصل کنید که داده های پشت راه حل هوش مصنوعی شما به اندازه کافی غنی است تا دیدی مرتبط از مشتریان شما هنگام تعامل با شما ارائه دهد.

سیستم بازاریابی چگونه بوجود آمد؟

ما یک مشکل واضح در بازار دیجیتال می بینیم – آژانس ها و برندها به طور جداگانه، بی نظم و بدون سیستم کار می کنند. چرا این اتفاق می افتد:

آژانس اهمیتی نمی دهد – بدیهی است که برای شما پنهان نیست که چنین پیمانکارانی وجود دارند، تعداد زیادی از آنها وجود دارد: آنها فقط به پول تجاری نیاز دارند، آنها با خواسته های کارآفرین تطبیق می دهند و فقط آنچه را که برای آنها سودمند است ارائه می دهند.
• برند اهمیتی نمی دهد – این زمانی اتفاق می‌افتد که مدیر، مالک، فقط یک لیست آرزوها بدون اهداف، وظایف مشخص داشته باشد: یک تاجر پول می‌پردازد و می‌خواهد عینک ببیند، اما آماده نیست که باز باشد، درگیر شود، اطلاعات بدهد.
• مشتری اهمیتی نمی دهد – این زمانی است که آژانس و برند اصلاً در مواردی که برای مخاطب مهم است قرار نمی گیرند: ارزش های اشتباه، پیام های اشتباه، شکست در خدمات، مشکلات در مراحل مختلف فروش، عدم منطق در بازاریابی.
• همه اهمیت می دهند، اما همه چیز قابل درک نیست – هیچ تجزیه و تحلیل، هیچ داده و هیچ سیستمی وجود ندارد. نه آژانس و نه برند به سادگی نمی دانند که چگونه اثربخشی هر اقدامی را محاسبه کنند.

به همین دلیل است که ما یک راه حل جامع ایجاد کرده ایم، سیستمی که برای یک تجارت خاص طراحی شده است. این یک شات آدرنالین برای دویدن اسب نیمه جان نیست. این یک ماراتن روند برای شیک به نظر رسیدن و کسب جوایز خلاقانه نیست.

بازاریابی نباید میگرن مالک یا کارگردان باشد. هدف اصلی آنها پول بیشتر، سود بیشتر برای تجارت، درآمد شخصی و غیره است. بازاریابان اغلب این را فراموش می کنند و نوعی خدمات ارائه می دهند: وب سایت، تبلیغات، برندسازی، خلاقیت، ویدئو.

با درک عملکرد کسب و کار خود، می توانید بدون هیچ خطری، اثربخشی سیستم بازاریابی را به طور خاص برای کسب و کار خود درک کنید.

نتیجه

البته بسیاری هشدارهای جدی صادر می کنند. این کار توسط افراد بسیار باهوش و آگاه انجام می شود که نظر آنها ارزش شنیدن دارد. با این وجود، شایان ذکر است برخی از نکات عینی:

1. در واقع هیچ راه برگشتی وجود ندارد. مردم در حال حرکت به جلو هستند و پشت سر آنها قلمرو هوش مصنوعی است.

2. شما نمی توانید تصور کنید که سال 2057 چگونه خواهد بود. همه هشدارها از آنچه امروز بشریت است، مفهوم “کار” برای ما در حال حاضر و رابطه ما با فناوری در این دوره زمانی ناشی می شود. همه اینها ممکن است تا سال 2057 (و حتی کمتر تا سال 2100) بی ربط شوند.

3. شاید در سال 2057 هوش مصنوعی به گونه ای عمل کند که هوش ما را گسترش دهد، شکاف های موجود در آگاهی انسان را پر کند و راه حل هایی برای مشکلات حل نشدنی بیابد.

از این رو، استراتژی پیشنهادی رفتار: درک واقعیت های دنیای مدرن، سرمایه گذاری در آموزش مادام العمر، سازگاری، افزودن ارزش های جدید.





منبع