چیست و چگونه آن را به روش صحیح انجام دهیم [According to Experts]

اینجا را کلیک کنید تا از بهترین کمپین های بازاریابی و تبلیغاتی که تاکنون دیده ایم الهام بگیرید.

من که ناامید از جا افتادن، تمام تلاشم را کردم تا با همسالانم ترکیب شوم. من خودم را در فوتبال و بیسبال غوطه ور کردم و تمام ارزشم را در جوک بودن به دست آوردم — برعکس آسیایی آمریکایی معمولی شما. متأسفانه، به سایر بچه‌های آسیایی که مثل من آمریکایی نبودند، تحقیر می‌کردم، غذاهای چینی می‌خوردند و دوست نداشتم دوستانم را به آنجا دعوت کنم، زیرا می‌ترسیدم فکر کنند خانه‌ام بوی عجیبی می‌دهد. خلاصه از آسیایی بودن خجالت می کشیدم.

عکس عمر لوپز در Unsplash

بازاریابی چندفرهنگی ابداع و اجرای یک کمپین بازاریابی است که افراد با قومیت ها و فرهنگ های مختلف را در بین مخاطبان یک برند هدف قرار می دهد. نه تنها به شما کمک می‌کند تا با گروه‌های اقلیت ارتباط برقرار کنید و با آنها طنین‌اندازی کنید، بلکه قومیت‌ها و فرهنگ‌های آن‌ها را نیز به رسمیت می‌شناسد و به گروه‌های اکثریت کمک می‌کند تا متوجه شوند که اکثر کشورها در حال ذوب هستند و تحت سلطه یک قومیت یا فرهنگ اصلی نیستند.

چگونه بازاریابی چند فرهنگی را به روش صحیح انجام دهیم

یک تیم بازاریابی چندفرهنگی متنوع استخدام کنید.

بنابراین قبل از اینکه کمپین بازاریابی چندفرهنگی خود را چراغ سبز کنید، استراتژی خلاقانه و توزیعی را توسط برخی از همکاران یا دوستانی که نماینده گروه اقلیت مورد هدف کمپین شما هستند اجرا کنید و ببینید که آیا می توانند آن را سوراخ کنند یا خیر.

اذعان به تنوع امروز بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد

این ذهنیت به کالج هم سرایت کرد، جایی که من اقتصاد و تجارت خواندم، بیسبال بازی کردم و به یک انجمن برادری پیوستم – همه اینها را یک آمریکایی آسیایی معمولی انجام نمی‌داد. به عنوان یک ارشد، تصمیم گرفتم در اسکاتلند در خارج از کشور تحصیل کنم و هدفم دوستی با تعداد زیادی پسر و دختر از آن سوی برکه بود. اما در پایان ترم تقریباً هیچ یک از دوستانم اروپایی نبودند. و هیچکدام آمریکایی نبودند. اکثر آنها در واقع آسیایی بودند.

وقتی به عنوان یک نسل اول آسیایی آمریکایی بزرگ شدم، بین دو فرهنگ زندگی کردم. یکی از آنها فرهنگ آسیای شرقی والدینم از تایوان بود که نیازها و خواسته های خانواده را در اولویت قرار می دهد و بر برتری تحصیلی تاکید می کند. دیگری فرهنگ غربی بود که بیرون از خانه مرا احاطه کرده بود که نیازها و خواسته های فرد را در اولویت قرار می دهد و بر فعالیت های فوق برنامه تاکید می کند.

تیمی که در مورد کمپین بازاریابی چندفرهنگی بحث می کند

وقتی از اسکاتلند به خانه برگشتم، والدینم شوکه و هیجان زده شدند که چگونه غذاهای آسیایی به نوع غذای مورد علاقه من تبدیل شده است و چقدر به آسیایی بودنم افتخار می کنم. در چشمان مامان و پدرم شادی را در دل آنها می دیدم. من بالاخره کاری را انجام دادم که آنها همیشه از من می خواستند انجام دهم – به آنچه واقعا هستم افتخار کنم.

نیازی به گفتن نیست که این دو فرهنگ با هم برخورد کردند و من اوایل دوران کودکی ام را در سردرگمی درباره هویتم گذراندم. والدینم ارزش‌ها و اصول خاصی را به من آموختند تا به من در زندگی کمک کنند، درست مانند والدینشان، اما هر زمان که با دوستانم معاشرت می‌کردم، آنها روش زندگی کاملاً متفاوتی را به من نشان می‌دادند. در پایان روز، من واقعاً نمی دانستم طرف کدام گروه باشم. اما به محض رسیدن به بلوغ، من همان کاری را انجام دادم که هر توئین پر از هورمون دیگری انجام می‌داد – علیه والدینم شورش کردم و دوستانم را دنبال کردم.

اگر برند شما واقعاً می‌خواهد همدلی را تمرین کند، کارمندان شما باید بدانند که بودن در جایگاه مشتریان شما چگونه است. در غیر این صورت، اگر فردی را در تیم خود ندارید که بتواند کمپین بازاریابی شما را با یک قومیت یا فرهنگ خاص مرتبط کند، ممکن است به نظر برسد که محتوای شما با انگیزه پنهانی ایجاد شده است.

از ابتدای دبیرستان تا پایان دبیرستان، بیشتر به عنوان یک آمریکایی شناخته می شدم نه فقط به این دلیل که اکثریت قریب به اتفاق دوستانم آمریکایی بودند، بلکه به این دلیل که متوجه شدم متفاوت هستم. و من این را دوست نداشتم.

زیرا، در نهایت، اجازه دادن به گروه‌های اقلیت که بدانند نه تنها متفاوت بودن اشکالی ندارد، بلکه شگفت‌انگیز است که دیدگاه‌های متفاوتی را به مکان‌هایی که به آن مهاجرت می‌کنند ارائه می‌کنند، جامعه را به جلو می‌برد و به کودکان مهاجری مانند من کمک می‌کند تا به آنچه واقعاً هستند افتخار کنند. هستند.